بیاید از دریچه شما نگاه کنیم.... دختری که خودش به تنهایی سعی میکنه در انتخاب شریک اینده زندگیش راه فردی رو بره و خودش ابتکار عمل رو به دست بگیره مسلما باید اونچه توی این راه هم پیش میاد رو بپذیره. قراره اون طرف شما و شما هم اونو بشناسید اما چی میشه؟ وسط راه دیگه حرفی از شناخت و تطابق نیست... بیتشر دنبال رفع کنجکاوی و کشف چیزهای تازه هستند. پسر بنوعی احساسات جدید رو تجربه میکنه و دختر هم بنوعی جذب این حالات دوست داشتنی میشه. بالاخره دو طرف نیومدن که بدی هاشونو رو کنن و دارن به بهترین شکل خوب بودن خودشونو به نمایش میگذارن و هر عقل سلیمی هم جذب خوبی میشه.

توی همین شکل رابطه برخی نیازها داره برطرف میشه... پس اون خواسته اولیه از بین میره... مثل تشنه ای که قرار بوده با همین نیرو بره سرچشمه اما وسط راه یه بطری اب بهش میدن و با خودش میگه خب حالا کم کم راه میرم.....

دختر خانوم حکم همون بطری اب رو داره و بالاخره تموم میشه.... فکر نکنم کسی بطری اب خالی رو خیلی وقت نگه داره.

2. مسئله دوم که شما توی مورد اول هم اشاره کردید غرور دختر هست. چطور غرور یک دختر در دوستی برای شما مطرح شده اما در مسئله درخواست ازدواج مستقیم از یک پسر نه!؟بیاید اینجوری بگیم که نه منع شرعی هست و نه منع اخلاقی برای خواستگاری شما از پسر اما.... عرف این رفتار رو نامناسب عنوان کرده.... بجز شما آقا پسرها هم دارن توی همین اجتماع سر میکنند و با این عرف اشنا هستندو رفتار شما در کنار همه علت های درستی که داره یک ضد عرف هست و به چشم حتی اقایون حقیرانه میاد. پسر وقتی احساس دلبستگی کنه و بخواد کسی کنارس باشه دوست داره خودش درخواست کنه... چطور برای درخواست دوستی میتونه اما برای ازدواج میگه ازم درخواست بشه ایراد نداره؟

ممکنه بگید موارد این چنین هم بوده! بله بوده و هست اما در اقلیت هست نه اکثریت! سرانجام این رفتار در زندگی ها هم غیرقابل اطمینانه. ممکنه خوب و سالم زندگی کنند و یا نه با برخوردی تقریبا تکراری مواجه بشن من که نخواستم تو اومدی.... و این جمله خرد کننده ترین جمله برای غرور همون زنی هست که بنظرش حیا چیز زائدی بوده

همیشه یک خانوم برای ازدواج با پسری همکلام نمیشه اگرچه فضای احساسی مشابه همون فضای همسری باشه. اینکه ما از دید خودمون به این موضوع نگاه کنیم یک مسئله هست ، اینکه دیگران چه نگاهی کنند حقیقتی دیگر! شما نمیتونید یک طرف رو ببینید و انکار طرف دیگه کنید. اگر عملی رو انجام میدید باید به هر دو جنبه موضوع فکر کنید این روند درستش رو نشون میده

3. در مورد اشنائی غیر مستقیم و در نت! جالبه که وقتی پسری رو مستقیم میبینی و اون درخواست دوستی میده شما به این نتیجه میرسی که اون دیگه حرف ازدواج رو نمیزنه اما پسری که توی نت هست رو مبرا از این حال میدونی. پسر همون پسره فقط نوع ارتباط شما باهاش متفاوت شده.

4. هدف شما از ازدواج چیه؟ فقط یافتن همدم؟ اونم همدم جنس مکمل؟ ایا همه زندگی بعدی تنها بر اساس همین همدم بودن به سرانجام میرسه؟ پس چرا خیلی از این همدم ها بعدا توی زندگی یا دم رو از هم میگیرن و زجر میکشن و یا توی دادسرا و  دادگاه هست و نیست هم رو برباد میدن؟ نکنه اونها از اول با این نگاه اومدن که یه روزی با تمام توان دعوا کنند؟ فکر کنم بهتره قبل از اینکه بفرستیمتون خواستگاری به دوره باهاتون روی ملاک های ازدواج کار کنیم دوست خوبم

صحبت به درازا کشید اما حرف های شما جواب مفصل هم داره.

5. کمال گرایی جزئی از ذات انسانه. همیشه دنبال بالاتر از خودشه اما بین خود و دیگری باید تناسب باشه. شما مطمئنید خودتونو خوب شناختید و میدونید چی هستیدو کی هستید و حالا دنبال مکمل خودتونید اما توی خواستگارها پیدا نکردید؟ از اول برگردیم مرور کنیم بهتره. 

و حالا رسیدیم به جایی که خیلی پررنگ توی نظر شما نقش بسته!

خیلی خیلی راحت میتونید این کار رو کنید شما شرایطی که برای ازدواج از یک پسر نیاز هست رو در مورد خودتون انجام بدید-یعنی هرچی کار و خصوصیت یک پسر داشته باشه شما دارا باشید- بعد با کمال راحتی و آسایش برید و به فرد مورد نظرتون پیشنهاد بدید. شما قراره جای قالبیه یک اقا انجام وظیفه کنید- نه توی فرهنگ ما که خیلی فرهنگ ها خواستگاری وظیفه مرده بخاطر خصوصیات اخلاقی و ذاتی شون- پس باید شامل ویژگی های مورد نظر در خواستگاری هم باشید. اینجوری فکر کنم عادلانه باشه!

ما بطور کامل متوجه صحبت های شما شدیم امیدوارم شما هم بطور کامل متوجه منظور ما شده باشید.


مدیر وبلاگ:

تشکر می کنم از مشاور محترم.


lمن(پیمان) خودمم عاشق شده بودم.به نوعی نمیشه گفت عاشق...چون عشقمو واقعا دوس دارم

بخاطر اینکه دوسش داشتم اومدم این مطالبو گذاشتم تا با تحقیق بیشتری همسر اینده اشو انتخاب کنه و همینطو برای شما گذاشتم تا بیشتر دقت کنید و عشق جاودان بعد ازدواج رو با عشق بی معنی و زود گذر قبل ازدواج عوض نکنید...میدونم سخته اما بعد از هر سختی یه راحتی وجود داره...ممنون