معجزه ي من
از زندگي خسته ام
كوله بارم را بسته ام
يه گوشه اي تنها نشسته ام
در انتظار معجزه ام
اما حيف كه خيالم و انتظارم پوچ است
زيرا كه خودم بايد معجزه كنم
نه اينكه معجزه.معجزه كند........
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۲ ساعت 20:15 توسط **P.V**
|
دست بروی دلم نزار